بنيانگذاران و تاثير گذارن بر علم مكانيك خاك
مقدمه :
مكانيك خاك يكي از علوم مهندسي ميباشد كه چندان هم قديمي نيست و در همين دو صده اخير بوجود آمده است . مطالعه علمي خاك , از ديدگاه مهندسي ,از قرن هيجدهم با كارهاي كولمب ,دانشمند فرانسوي , آغاز شده است . كولمب با ارائه نظريه رانش خاك در سال 1776 ,احتمالا اولين كسي است كه به بررسي علمي خاك پرداخته است . مي دانيم هر نوع دانشي بنيانگذاراني دارد وآن علم را ميتوان به فرد يا گروهي نسبت داد كه ممكن است اين افراد باهم, هم عصر بوده ويا در زمانهاي متفاوت آن علم ويا تكنولوژي را بوجود آورده باشند پس تاريخ يك علم را مي توان تاريخ فعاليتهاي بنيانگذاران آن علم دانست.
در گذشته به علت اينكه ساخته هاي بشري در عرصه سازه هاي ساختماني وسيع نبود وبه خانه هاي خشتي ,سنگي وچوبي معطوف مي شد نيازي به شناختن خواص خاك نبود وبا اندكي تجربه چشمي و لمسي مي شد در مورد خاك قضاوت كرد كه اكنون هم از اين تجارب چشمي در بعضي صنايع مثل آجرپزي وكوزه گري, استفاده مي شود . ولي با توسعه نيازهاي انساني ويشرفت هاي علوم فيزيك سيالات يا همان مكانيك سيالات كه توسط دانشمنداني مثل دانيل برنولي كه مفصلا شرح داده خواهدشد , بنيانگذاري شد كه كاربرد زيادي در مسائل مكانيك خاك دارد.نهايتا موجب شد كه اين علم پا بگيرد.
بنيانگذاران و تاثير گذارن بر علم مكانيك خاك :
همانطور كه در پيش همانطور اشاره شد با كارهاي كولمب و برنولي اين عرصه شروع شد وبعدازآن تحقيقات انجام شده در قرن نوزدهم ,كارهاي رانكلين ,دوپوئي ,دارسي و بوسينسك شايان توجه است رنكلين با ارايه نظريه خود در زمينه رانش خاك وپايداري خاكهاي سست (غير چسبنده) ,دوپوئي با ارائه تئوري حركت آب در خاكهاي قابل نفوذ , دارسي با آزمايش وارائه قانون خود در زمينه دبي تراوش وبوسينسك با ارائه نظريه گسترش تنش در محيط هاي كشسان توانستند سهمي ارزنده وبنيادي از اين رشته از علوم مهندسي را ,كه بعدها "مكانيك خاك" نام گرفت , نصيب خود سازند .عليرغم كارهاي انجام شده در قرن 18و19 , تنها از اوائل قرن بيسم به بعد بود كه مكانيك خاك به صورت يك رشته مشخص از علوم مهندسي شناخته شد . دانشمند اهل پراگ , كارل ترزاقي با تحقيقات گسترده واساسي خود توانست سهم مهمي از تو سعه وپيشرفت اين علم را به خود اختصاص دهد به طوري كه امروز ه با توجه به كيفيت وكميت تحقيقات انجام شده اين دانشمند ونيز سهمي كه در آموزش و معرفي اين رشته داشته است ,اورا بنيانگذار مكانيك خاك ميدانند .بسياري از نامداران مكانيك خاك از شاگردان وهمكاران ترزاقي بوده اند . دانشمندان ديگري كه در نيمه اول ودهه اول نيمه دوم قرن بيستم در پيشرفت مكانيك خاك سهمي اساسي داشته اندعبارتند از :
1- دونالد تيلور : اين دانشمند امريكايي در زمينه هاي تحكيم و مقاومت برشي خاكهاي چسبنده داراي تحقيقات ارزندهاي است . كارهايش در زمينه پايداري شيبهاي خاكي از اهميت ويژهاي برخوردار است كتاب معروف "اصول مكانيك " او سالها ,به طور وسيع ,مورد استفاده دانش پژوهان قرار گرفته است.
2- آرتور كازا گرانده :اين دانشمند اتريشي الاصل , كه از همكاران ترزاقي نيز بوده است , در زمينه هاي: طبقه بندي خاك , تراوش در سدهاي خاكي و مقاومت برشي خاك داراي تحقيقات بسيار با ارزشي است .
3- رالف پك : اين دانشمند كانادايي داراي تحقيقات جالبي در موارد كاربردي مكانيك خاك مي باشد.وي ازهمكاران نزديك ترزاقي بوده و مشتركا"با او كتابي تاليف كرده است .
4- اسكمپتون : تحقيقات اين دانشمند انگليسي در زمينه هاي تنش موثر, مكانيك سنگها , زمين شناسي , فشار منفذي در رسها , بار بري پي ها و پايداري شيبها مي باشد .
5- لوريتس بيروم : تحقيقات اين دانشمند دانماركي در زمينه مقاومت برشي (بخصوص در مورد رسهاي حساس )وپايداري شيبهاي طبيعي از اهميت ويژه اي برخوردار است .
دانشمنداني كه نام آنها ذكر شد از بزرگان اين عرصه بودند در ادامه مباحث سعي خواهد شد كه از هر كدام از اين افراد و اقدامات و تحقيقاتشان در حد ممكن بحث شود و به نوعي تاريخ شكل گيري اين علم بيان شود. منبع : كتاب مكانيك خاك ابن جلال
Charles Augustine de Coulomb (1736-1806)
چارلز آگوستين د كلمب :
پدرش هنري كلمب ومادرش كاترين باجت هر دو از خانواده هاي مشهور در شهرشان بودند خانواده پدرش از خانواده هاي مهم منطقه واز دوكهاي فرانسه بودند . خانواده مادرش هم كاملا ثروتمند بود بعد از شروع بيماري در جنوب غربي فرانسه خانواده كلمب به پاريس عزيمت كردند در پاريس او وارد Mazarin College شد ودر آنجا او زمينه ها و بسترهاي علوم زبان ,ادبيات وفلسفه را به خوبي بدست آورد . واو بهترين درجه استادي را در رياضيات ,نجوم ,شيمي وگياه شناسي را از آن خود كرد.
در اين مرحله از تحصيلات بحراني براي كلمب بوجود آمد ,پدرش به علت شكست مالي در معاملات نتوانست او را مورد حمايت قرار دهد ومجبور شد از پاريس به مونت پلير مهاجرت كند .مادرش در پاريس ماند اما كلمب با ماندن او مخالفت كرد واورا مجبور كرد تاپاريس را ترك كند و به پيش پدرش برود.
كلمب اكنون به طور عمده به رياضيات و نجوم علاقمند شده بود و وقتي درسال1757 به مونت پليررفت به جامعه علمي مونت پلير ملحق شد ودر اين زمينه هاي علم مطالعاتي كرد.
كلمب خواست تا به Ecole de Genie at Mezieres برود اما اوبايد در امتحان ورودي موفق مي شد او نياز به آموزش داشت . در اكتبر 1758 او به پاريس رفت تا آموزش هاي لازم را ببيند تا از عهده امتحان برآيد ووارد Ecol de Genie at Mezieres شد.
كلمب در نوامبر 1761 فارغ التحصيل شد .او الان يك مهندس آموزش ديده با درجه ستواني در لشكر du Genie بود در بيست سال بعدي او به مناطق مختلفي فرستاده شد كه در آن مكانها او با مسائل طراحي سازها واستحكامات ومكانيك خاك در گير بود . اولين مكاني كه او فرستاده شد برست(Brest)بود اما او در فوريه 1764 به مارتينيك در غرب ايندايز فرستاده شد .هلندي ها در سال 1664 به آنجا حمله كرده بودند ولي توسط انگليسي ها در سال 1693 عقب نشانده شده بودند ودر نهايت در سال 1763 به حكومت پاريس برگشت داده شد .فرانسوي قصد كردند امنيت بيشتري توسط ايجاد سنگرهاي جديد ايجاد كنند .
كلمب مسئوليت ساختن اين بناها را برعهده گرفت واين امر او را تا ژوئن 1773 مشغول كرد . واين دوره اي بود كه در طول آن او تجربيات مهندسي وچيره دستي خود را نشان داد كه براي بنا كردن يك بنا لازم بود . تجربيات او نقش مهمي در تئوريهايي كه بعدا مي نوشت ايفا مي كرد . سلامتي كلمب, زندگي را در آنجا برايش سخت كرد ومريضي او باعث شد تا او آنجا را براي استراحت ترك كند . در بازگشتش به فرانسه كلمب به بوچين فرستاده شد به هرحال او نوشتن مهمترين كارش را شروع كرده بود . واو اولين كارش را آماده كرد به نام Essai sur une application desregles des maximis …در پاريس 1773
در انقلاب كبير فرانسه در سال 1789 كلمب به طور عمقي مشغول كارهاي علمي بود .بسياري از موسسات منحل شده بودند اما اين هيچ تاثيري در علاقه وحساسيت او به مسائل علمي نداشت او از خدمت در سال 1791 بازنشسته شد ومرگ وي درسال 1806 بود .
يكي از اختراعات كلمب در زمينه اندازه گيري نيروي الكتريكي بين مواد
Source : The Tumer Collection , Keele University
References : http://www.groups.dcs.stand.ac.uk/~history/Societies
دانيل برنولي و ساختن معادلات سيالات :
دانيل برنولي در سال 1700 متولد شد . پدرش جان ((Johannيكي از رياضي دانان سرشناس Groningen university در هلند بود در افراد فاميل چشم هم چشمي زيادي بود بعضي چيزها را او تحمل مي كردو بعد از سي سالگي از پدرش جدا شد .
 در پنج سالگي خانواده برنولي به خانشان در باسل (Basel) سوييس برگشتند .بنابراين همسر جان توانست با پدر مريضش باشد . چند سال زودتر جان آماده شده بود كه  يك   پروفسور   رياضيات در دانشگاهباسل شود اما او را رد كردند . به خاطر اينكه برادر بزرگش جاكوب (Jakob) عمدا نقشه ريخته بود تا مانع بدست آوردن آن مقام شود . بعدا جاكوب مقام استادي را بدست آورد . بعدها جان فهميد كه برادرش جاكوب دچار بيماري سل شده و خواهد مرد او بي حيايي برادرش را به خاطر مي آورد وبا خود فكر مي كرد كه من مي توانستم در موقعيت برادرم باشم . او منتظر شد تا جاي او خالي شود و در كمتر از دو ماه جاي برادرش را گرفت .
برنولی :تاجر , دكتر , رياضيدان
جان سعي كرد كه نقشه زندگي دانيل را عوض كند يك زن برايش انتخاب كرد و تصميم گرفت كه او بايستي يك بازرگان شود. به طور غريبي جان با يك استراتژي سعي مي كرد اما دانيل هم مقاومت مي كرد به هر حال دانيل زمان قابل توجهي با پدرش بود و چيزهاي زيادي در مورد اسرار حسابهايي كه جان استخراج كرده بود ياد گرفت كه به نفع شهرت او بود.
دانيل سيزده ساله بود كه پدرش به اين حقيقت رسيد كه پسرش هرگز يك تاجرنخواهد شد اما مطمئنا قبول نمي كرد كه اجازه بدهد كه او رياضيات را براي حرفه ياد بگيرد چون پول زيادي در آن نبود . او به دانيل حكم كرد كه او بايد دكتر شود .براي چند سال دانيل پزشكي مطالعه كرد اما هرگز رياضيات را رها نكرد .
زماني كه معلوم شد علاقه دانيل در رياضيات تفنني نبوده پدرش نرم شد وبه او آموزش داد . در بين موضوعات زياد ي كه بود آنها در مورد يك موضوع به گفتگو پرداختند كه تاثير اساسي در كشفيات دانيل داشت و آن قانون (Vis Via Conservation) ناميده مي شد كه ما امروزه به نام قانون بقاي انرژي ميشناسيم .
برنولي جوان جان تازهاي در پزشكي انگليسي پيدا كرد . ويليام هاروي كسي كه در كتابش نوشته بود "در حركت گرما و خون در حيوانات قلب شبيه يك پمپ كه مجبور مي كند خون مانند يك سيال در شريانها جريان پيدا كند". دانيل به كارهاي هاروي جذب شده بود زيرا او با دو عشق او رياضيات و سيالات تركيب شده بود , در حاليكه او مدارج پزشكي را به خاطر پدرش كسب مي كرد .
بعد از اتمام مطالعات پزشكيش در سن 21 سالگي , او يك موقعيت آكادميك جستجو مي كرد . بنابراين او توانست تحقيقات قوانين اساسي سيالات را توسعه دهد .از چيزهايي كه پدرش ازآن دوري مي كرد اسحاق نيوتن بود .(جان برنولي هرگز نيوتن را با كشفياتش در حساب در ارتباط نمي ديد در عوض او لايبنتز (Leibenitz) را تاييد مي كرد.)
دانيل دو كرسي استادي در باسل در آناتومي وگياه شناسي بدست آورد اين مقام ها كه اعطا شده بود خيلي زياد بود ولي بدبختانه دانيل هر دوي آنها را باهم از دست داد.
در ايتاليا :
در بيست وسه سالگي دانيل در پادوراي ايتاليا بود در حاليكه او بيماران را مداوا مي كرد او ساعت شيشه اي براي كشتي طراحي مي كرد كه از ماسه نرم براي آب وهواي طوفاني درست شده بود . او طرحش را در آكادمي فرانسه ثبت كرد واولين جايزهاش را گرفت . ضمنا يك دوست ,كريستين گلدباچ ترتيبي داد كه بعضي از كارهاي دانيل با عنوان "برخي تمرينهاي رياضي" منتشر شود .
كشفيات برنولي در معادله سيال :
دانيل برنولي اكنون به كار سابقش كار با بقاي انرژي برگشته بود . او مي دانست كه حركت جسم تبادلي از انرژي جنبشي است . براي انرژي پتانسيل هنگامي كه ارتفاع زياد مي شود افزايش پيدا مي كند .بنابراين دانيل با استفاده از فرمولهاي رياضي تبديل انرژي جنبشي به فشاري را در سيالات را محاسبه كرد .
1/2 ru^2+p=constant
دانيل بنولي در 30 سالگي كتاب هيدرو ديناميك را نوشت . اودر باسل ماند و دز هفدهم مارچ 1782 در سن 82 سالگي در گذشت
هنري فليبرت گاسپارد دارسي (1858-1803) :
دارسي شخصي بود با قابليتهاي غير عادي و فاضل , اعتبار او با اختراع لوله پيتو (وسيله اندازه گيري سرعت در سيالات )است . اواولين محقق بود كه به وجود لايه هاي سيال ومرز بندي سيال در حركت آن پي برد . او سهم عمدهاي در تحقيقات كانال جريان داشت اولين كميت اندازه گيري براي يك جريان آرتزين را ابداع كرد وقانون دارسي را براي سطوح ولايه هاي خلل وفرج دار بسط داد .
قانون دارسي براي چندين عرصه از مطالعات كه شامل زمين وآب ,هيدرولوژي ,مكانيك خاك و مهندسي نفت پايه اي است. متاسفانه منابع ومراجع كمي در مورد خودش و كارهايش وجود دارد و اغلب در جزئيات زندگيش اشتباهاتي دارند .
در كنار محقق بودنش او يك مهندس كاردان , ناشر و رييس انجمن بود . از كارهاي ديگر دارسي طراحي هيدروليك آبهاي زيرزميني , لوله سيالات , ترتيب و باز كردن كانالهاي جريان را مي توان نام برد .
Karl von Terzaghi 
The Father of Soil Mechanics
كارل ون ترزاقي (1963-1883) :
كارل ترزاقي اولين كتابش را در مورد مكانيك خاك كه به زحمت تهيه كرده بود در سال 1925 منتشر كرد . تشخيص وقاعده سازي او از اصل تنشهاي موثر وتاثير آن در آناليز نشست , مقاومت , نفوذ پذيري و فرسايش خاك سهم عمده او بود. اما ترزاقي همچنين پيشگام دامنه وسيعي از روشها براي تحقيق آناليز آزمايش و تجربه كه در بيشتر زمينه ها تعريف شده است بود .
در ميان نشريات , گزارشات و سخنرانيهاي ترزاقي , نطفه و اساس خيلي از زمينه ها پيداست كه شامل روشهاي طبقه بندي براي خاكها وسنگها , عوارض مويينگي در خاك , تئوري و ارائه اسناد تحكيم و نشست , پايپينگ و موانع آن , طراحي و ساختمان زمين , سنگها و سدهاي بتني با همه نوع پي , محل ولابراتوار اندازه گيري فشار منفذي و خواص خاك , استفاده از دو و سه بعد , طراحي چشمه زهكشي و تونل ها و... همه اينها عرصع هايي هستند كه ترزاقي به نوعي در بوجود آوردن اين عرصه ها موثر بوده و به پدر مكانيك خاك موسوم است .
او يكي از بزرگترين از بزرگترين اساتيد مهندسي ژئو تكنيك در زمان خود بود از ملاقات هايي كه ترتيب داده بود اولين در استانبول سپس در وينا (Vienna) وهاروارد همچنين كورس سخنراني در برلين , تگزاس و ايلينويز .
به خاطر حجم عظيم ارتباطات او با جامعه مهندسين ودانشمندان و از خود گذشتگي او در تحقيقات و نشر يافته هاي تحقيقي و آزمايشات تجربي , نشريات وسخنرانيهاي بيشمارش وتاليف روشن و كامل بسياري از گزارشات مهندسي ترزاقي بذر مهندسي خاك پيشرفته كه به تمام جهان مهندسي عمران وارد شده را كاشت.
آزمايشگاه مكنيك خاك در Bogazici سرچشمه تاريخي است, كه به زماني كه كارل ترزاقي جوينده مكانيك خاك ,شروع كرد به جهت دادن به مطالعات خود در رابرت كالج بر مي گردد. مطالعات او زماني كه در لابراتوار با طيف وسيعي از آزمايشات شروع شد به همه تحقيقات جان داد . لابراتوار به انواع ابزارهاي لازم جهت انجام آزمايشهاي خاك به طور استاندارد كه شامل تست سه محوري (uu,cu,cd) وآزمايش برشي مي شد مجهز بود .آزماشگاه در شمال كامپاس در كار بلاك (Kare Block) نزديك آزمايشگاه مواد و سازه , كه شامل سه اتاق بزرگ , زيرزمين , انباري و اتاقهايي براي دستياران تحقيق است , بود به مدت سه سال كار در آن آزمايشگاه به وي پيشنهاد شد . آزمايشات انجام شده در هر هفته به نمايش گذاشته مي شد . در نيمسال اول پروژه شامل چند آزمايش نشان داده شده به دانشجويان جهت بدست آوردن تجربه با آزمايشات خاك بوده است خلاصه اين دوره شامل اين آزمايشات بود .
1- آزمايش وزن مخصوص
2- آناليز مكانيكي اندازه دانه ها (دانه بندي)
3- آزمايش هيدرو متري
4- آزمايش تراكم
5- آزمايش ضريب هدايت هيدروليكي
6- حدود اتربرگ
7- آزمايش تحكيم
8- هدايت نيروي برشي (مقاومت برشي خاك)
9- آزمايش فشاري محدود نشده
10- ضريب باربري كاليفرنيا(C.B.R)
11- آزمايش فشاري محدود شده
12- آزمايش سه محوري
كارل ترزاقي پدر نظام مدرن مكانيك خاك و مهندسي پي در دوم اكتبر 1883 در پراگو (Prague) اتريش به دنيا آمد ابتدايي , راهنمايي , و دبيرستان را در گريز اتريش گذراند و مدركش را در مهندسي مكانيك در 1904 گرفت . گرچه موضوعات مطلوب او ژئولوژي (زمين شناسي ) فلسفه و نجوم بود .
بعد از فراغت از يك سال را در اتريش صرف كرد .سپس دو سال مسئول نقشه برداري هيدروژئولوژي در ساحل آدرياتيك كرواسي (Croatia)بود و دو سال بعدي در اطراف خيابان پطرزبورگ (لنين گراد) به طور عمده روي طراحي و ساختمان سازه هاي بتن مسلح كار مي كرد . در 1912 او به بتن مسلح علاقمند شد و تز دكتراي خود را در اين مورد نوشت .
او سپس در ژوئن عازم آمريكاي شمالي شد جايي كه او اميدوار بود فعاليت را در مناطقي از زمين شناسي را تعقيب كند .از بچگي آنجا منطقه دلتنگي براي او محسوب مي شد . او خودش را وقف كشف بيشتر علومي مي كرد كه بيشتر با كار زمين زمين ومهندسي پي بود .در انتهاي دو سال كار روي چند سد بزرگ كه در آمريكا ساخته مي شد او به اتريش برگشت . او قادر نبود كه كليد ارتباط بين مشاهدات زمين شناسي و مهندسي سازه را كه آنها را به هم ارتباط مي داد را پيدا كند.
در 1916 از طرف وزارت امور خارجه از او خواسته شد تا موقعيت تدريس در استانبول در مدرسه امپريال ودر رابرت كالج را بپذيرد . نه سالش در تركيه شايد خيلي دوره مهم و معني داري در زندگي حرفه اي ترزاقي بود . آن نه سال پايه گذاري علم جد يد مكانيك خاك در رابرت كالج
(The present Bogazici University) در بورس فرس(Bosphorus) بود.
ثمره اين نه سال پر مشقت از تحقيقات كه شامل شرايط دشوار هنگام انقلاب سياسي و تغييرات اجتماعي بود كتاب Erdbaumechanik كه انقلابي در يكي از شاخه هاي مهندسي عمران محسوب مي شد.
در سال1925 او دوباره به آمريكا رفت جايي كه براي چهار سال در ماساچوست تكنولوژي را كه به دست آورده بود را توسعه داد و مكانيك خاك را بنيانگذاري كرد در 1929 او با عنوان پروفسور به دانشكده فني وينا كه به زودي به مركز علاقمندان زمين شناسي ومهندسي پي شد بازگشت . در 1936 وقتي كه او مجبور بود كه فعاليتهايش را براي دلايل پزشكي محدود كند او مهندسي زمين شناسي تدريس مي كرد .بيش از صدها نشريه وگزارشات بيشماري در ارتباط با فعاليتهاي مشاوره ايش و دو كتاب مهم كه در اين عرصه كلاسيك هستند را نوشت . هر كدام از نوشته هاي وي نوري به روي صور مبهم كار زمين و مهندسي افكند و ضابطه هاي بنيادي براي ارزيابي وآناليز مسائل پيچيده ايجاد كرد.
به كارهاي برجسته ترزاقي جايزه و نشان هاي افتخاري از دانشگاههاي خودش در ايرلند , تركيه , مكزيك , سوييس , آمريكا , آلمان , نروژ و اتريش اعطا شد. با مرگ كارل ترزاقي در 25 اكتبر 1963 حرفه مهندسي يكي از شخصيت هاي برجسته و جوينده مكانيك خاك را از دست داد.
دستياران و كارمندان فني كارل ترزاقي
Arthur Casagrande
(1902 – 1981)
آرتور كازاگرانده
آرتور كازاگرانده :
آرتور كازاگرانده در 38 اگوست 1902 در اتريش متولد شد . در سال 1926 به آمريكا رفت وبراي موفقيت مستقر شد. اودر دفتر گسترش راهها وبا عنوان دستيار تحقيق ترزاقي در MIT كار كرد. براي چندين سال دست راست ترزاقي بود و در توسعه بنيادي مكانيك خاك شركت مي كرد . او بعدا پروفسور مكانيك خاك شد او همچنين در حرفه رياست ISSMFE در1960 خدمت مي كرد.
پروفسور كازاگرانده برنامه مكانيك خاك را در دانشگاه هاروارد در1932 شروع كرد واين مدلي بوده است براي برنامه هايي كه بعدا آمده است .
بسياري از دانشجويان او كه توسط او معتبر شدند و به عرصه هاي مكانيك خاك وارد شده بودند اين افراد بعدا تشكيل دهنده عرصه مهندسي ژئوتكنيك كه امروزه ما مي شناسيم شدند . كار او در هاروارد ظرفيت توليد انتشارات بيشماري را توليد كرد. ليست دانشجويان او شبيه ليست مهندسان ژئوتكنيك است .
پرروقسور كازاگرانده يك پيشگام بود كه روي مسائل بنيادي مكانيك خاك كار كرد ,مانند طبقه بندي , نفوذ در زمين و مقاومت برشي . الآن اندازه گرفتن حد خميري با استفاده از يك خط روي منحني خميري بعد از آرتور راحت است.
سهم كازاگرانده در اين حرفه اهميت دادن به گفته ها وسخنراني هاي رانكين و گفته هاي ترزاقي در جامعه مهندسين آمريكا بود . او همچنين اولين دريافت كننده جايزه ترزاقي ازASCE بود. اومولف بيش از
صدها مجلد وگزارشات تحقيقات در موضوعات وسيعي بود از جابجايي قطرات تا بارگذاري ديناميكي و هر چيزي بين اين دو.
Alec Westley Skempton
الك وستلي اسكمپتون :
A.W.Skempton يك استاد فاضل مورد احترام در امپريال كالج در دانشگاه لندن بود جايي كه خود در آنجا آموزش ديده بود . دكتر اسكمپتون در North hampton انگليس در 1914 متولد شد ودر مدارس نورث هامپتون تعليم گرفت او همچنين دانش يابي علوم در مهندسي را در 1935 بدست آورد و استاد علوم در 1936 و اولين رتبه افتخار را براي آموزش دوره ليسانس دريافت كرد . بعدا در1949 دكتر اسكمپتون مقام دكتري را از امپريال كالج بدست آورد .
پروفسور اسكمپتون اولين برنامه مكانيك خاك را در1946 در امپريال كالج تاسيس كرد او همچنين رياست جامعه بين المللي مكانيك خاك و مهندسي پي را از 1957 تا 1961 به عهده داشت .
علاوه بر دريافت خيلي از افتخارات دكتر اسكمپتون هنرهاي زيادي براي اضافه شدن به ليست را داشت , علاقه او شامل مسائل مكانيك خاك , مكانيك سنگ , زمين شناسي و تاريخ مهندسي عمران مي شد. پروفسور اسكمپتون كارهاي برجسته زيادي در عرصه مهندسي عمران كرد كه شامل فضاهاي بنيادي تنشهاي موثر , فشار منفذي در رسها , حد طاقت وپايداري سطوح شيبدار مي شد .
نشريات دكتر اسكمپتون :
Dr. A.W. Skempton has authored and co-authored many works. Following are a few of his most well-known articles:
· Skempton, A.W. (1942), "An Investigation of the Bearing Capacity of a Soft Clay Soil," J. Inst. Civil Engrs., vol. 18, p.307.
· Skempton, A.W. (1948), "The f =0 Analysis for Stability and its Theoretical Basis," 2nd ICSMFE, vol. 1, p. 72.
· Skempton, A.W. (1951), "The Bearing Capacity of Clays," Proc. Building Research Congress, vol. 1, pp. 180-189.
· Skempton, A.W. and Northey, R.D. (1952), "Sensitivity of Clays," Geotechnique, vol. 3, no. 1, pp. 40-51.
· Skempton, A.W. and Henkel, D.J. (1953), "The Post-Glacial Clays of the Thames Estuary at Tilbury and Shellhaven," 3rd ICSMFE, vol. I, p. 302.
· Skempton, A.W. and Bjerrum, L. (1957), "A Contribution to the Settlement Analysis of Foundations on Clay," Geotechnique, vol. 7, p. 168.
· Skempton, A.W. (1961) "Effective Stress in Soils, Concrete and Rocks," Pore Pressure and Suction in Soils," Butterworths, London, p. 4.
· Skempton, A.W. (1986), "Standard Penetration Test Procedures" Geotechnique, vol. 36, no. 3, pp. 425-557.
Ralph Brazelton Peck
Ralph B. Peck with NGI Director Suzanne Lacasse
at the opening of Ralph B. Peck Library at NGI (2000)
پك در يك خلاصه :
رالف پك در 23 ژوئن 1912 در(Winnipeg , Manitoba , Canada) متولد شد . خانواده اش بعدا به آمريكا وقتي كه پك شش ساله بود تغيير مكان دادند . او مدرك مهندسي را از 
Rensselaer Polytechnic در سال 1934 دريافت كرد بيشتر كار فارغ التحصيليش در سازه هاي كم محاسبه و زمين شناسي بود . در 14 ژوئن  1937 پك با مارجوري تروبي ازدواج كرد همچنين در همين روزها او كارهاي فارغ التحصيلي را انجام  داد و درجه دكتري مهندسي عمران را بدست آورد واز آن نقطه بود كه پك به رهبري در مهندسي ژئوتكنيك تبديل شد و نفوذ و اعتبار بسيار زيادي در بين مردم بدست آورد. در طول زندگيش 200 نشريه با بسياري از موضوعات مهندسي ژئوتكنيك منتشر كرده است.
پك در آغاز معتقد بود كه سازه ها عرصه او در مطالعات هستند اما بعدا روي مهندسي ژئوتكنيك متمركز شد دكتر پك فرصت كار با ترزاقي را پيدا كرد در چند وهله ترزاقي توصيه هايي به پك در مكانيك خاك داشته است . پك و ترزاقي درچند كتاب باهم همكاري كرده اند و كارشان در مكانيك خاك ابزاري شده است.
پك سه دهه را در دانشگاه ايلينويز صرف كرد . در طول اين مدت او نفوذ غيرقابل تصوري روي دانشجويان داشت او همچنين تاثير زيادي در مشاهدات مهندسي داشته است . او به تجربيات پي , امكانات ذخيره سازي سنگ معدن , پروژه هاي تونل , سدها و خاكريزها كمك كرده است وپروژه "درياي مرده" از پيشگامي هاي او بود.
Laurits Bjerrum
In 1951, Dr. Laurits Bjerrum, from Denmark, was headhunted for the position of Director, and he led NGI until his death in 1973. The first 20 years of NGI were strongly influenced by three key figures: Laurits Bjerrum, Bjørn Kjærnsli and Ove Eide. They provided the backbone for NGI's development and established the NGI's culture.
In the early years, The Research Council of Norway contributed about 50% of NGI's annual turnover to research activities. The rest of the turnover came from advisory assignments for industry and governments. Today, The Research Council of Norway contributes about 10% of NGI's turnover to project-related research.
From the start, NGI's goal was "To promote geotechnical research and the implementation of research results in practice". This still holds true today. NGI's research and the understanding and solution of problems in connection with constructions in soft clay gave Dr. Bjerrum and NGI high international recognition. Results and methods developed at NGI are now incorporated in textbooks in use at universities world-wide. In the early years, construction in soft clays, landslides in quick clays and earth- and rockfill dams were the predominant areas of work at NGI. When the oil industry started in Norway around 1970, NGI soon became an important contributor to the development of offshore geotechnical engineering. Work in this area resulted in an award in 1989 for "Outstanding contributions in the field of offshore geotechnical engineering" from the International Society for Soil Mechanics and Foundation Engineering.
After Laurits Bjerrum's untimely death in 1973, Ove Eide acted as Director until Dr. Kaare Høeg came from Stanford University to take position as Director of NGI. He was Managing Director until 1991, when he became Professor at University of Oslo, but he today acts as Technical Adviser at NGI. In 1991, Dr. Suzanne Lacasse, who came from MIT to NGI in 1978, took over NGI's leadership.
In 1985, NGI was privatised. Research remained at the centre of NGI's activities. NGI currently employs a staff of 145, among which 110 have university degrees. In 2001 the turnover was NOK 140 millions.
Trademarks of NGI's research, covering geotechnical, rock and environmental engineering, are to meet industry's needs for practical and reliable engineering solutions. Today's technological challenges include offshore innovations, environmental protection and risk assessment associated with natural hazards.
NGI has wide international practice, for example, offshore USA, Canada, Africa and Australia, highways and bridges in Thailand, natural hazards in Hong Kong, Canada and Latin America, dams and dikes in Canada and South Africa, deep excavations in Singapore, subway in Taipei, artificial island in Italy, rock tunnels and caverns in Hong Kong and Taiwan and storage of nuclear waste in Britain. In 2001, 25% of NGI's activity was on projects outside Norway.
In 2002, NGI's research quality was recognised by The Research Council of Norway and Norwegian authorities when NGI was awarded Centre of Excellence status to pursue research as "International Centre for Geohazards".
William John Maquorn Rankine
(1820 - 1872)
One can only wonder if the brilliance of William John Maquorn Rankine was hereditary or if he was merely a prodigy of his time. In a lecture delivered before the British Geotechnical Society at the University of Glasgow on December13, 1972, Hugh B. Sutherland, Cormack Professor of Civil Engineering from the University of Glasgow said of him:
‘Rankine was no ordinary man.’
He humbly described his task of telling of Rankine’s life and times by saying:
‘It has left me with the feeling that anything I can say is a tribute to a giant of the past from a tiny mortal of the present."
On ending his lecture, he stated:
‘Rankine was the most wonderful combination of the man of genius and of humor. How much more pleasant and effective is the contribution, scientific or otherwise, when you know behind it lies a man capable of having a twinkle in his eye.’
William John Maquorn Rankine is a name engraved in scientific annals throughout the world. Rankine is best known for his accomplishments in thermodynamics (description of the operational cycle of an ideal engine using steam or another vapor) and soil mechanics (earth pressure theory). Yet another stellar attribute of this great man was his pioneering role as an engineering educator. He was born in Edinburgh, Scotland, on July 5, 1820. His learning consisted of a primary education taught mostly by his father and private tutors, and two extraordinary years of schooling at the University of Edinburgh. Leaving without a degree, Rankine set out to become a civil engineer. He apprenticed under Sir John Benjamin MacNeill, a notable civil engineer of his time who had been Thomas Telford’s chief assistant. He practiced the civil engineering profession until the late 1840’s, switching without hesitation to practice mathematical physics. From 1848 to 1855, Rankine spent a great amount of his time in researches on theoretical physics, thermodynamics and applied mechanics. On December 3, 1855, at the age of 35, Rankine was appointed by the Queen’s Commission to the Chair of Civil Engineering and Mechanics at Glasgow - a Regius Chair established by royal decree. His ensuing years, leading up to the time of his death, were spent as a professor and author. Rankine imparted an immense knowledge of learned theory and practice to eager students. Authoring 111 papers and writing numerous textbooks, his respective scientific findings remain a foundation in soil mechanics and thermodynamics today.
Civil Engineer
Very little is known today of Rankine’s work as a practicing civil engineer. However, it is apparent he was introduced during his second year of college to the profession by his father, David Rankine. The elder Mr. Rankine, a civil engineer, was a superintendent for the Edinburgh and Dalkeith Railway. Young Rankine spent a year assisting his father and then he left for Ireland, where he worked on railroad, hydraulic, and various other projects. After four years in Ireland, he returned to Scotland and worked with railway companies and consultants until about 1848.
Educator
"Pioneer with a determination" best describes William John Maquorn Rankine as an educator. Separate from his great contribution as an author, Rankine introduced and vigorously sought at Glasgow, a degreed program in engineering. Engineering courses in Rankine’s time were not recognized in fulfilling any degree requirements. Rankine first pushed for an award of Diploma in Engineering Science, but was turned down by Scotland University Commissioners. On a second effort, Rankine endeavored for the award and got approval. Lastly to Rankine’s effort were his success at establishing a BSc in science. Once again, Rankine’s incessant efforts aside from his respected knowledge gained him praise throughout the world for pioneering the engineering education.
References
· H. B. Sutherland. Rankine: His Life and Times. Lecture delivered before the British Geotechnical Society at the University of Glasgow on 13 December 1972 to mark the centenary of the death on 24 December 1872 of William John Macquorn Rankine. London: 1973.
· "Rankine, William John Macquorn." Dictionary of Scientific Biography. 1975 ed., Vol. XI, pp. 291-295.
· "Rankine, William John Macquorn." Cambridge Biographical Dictionary. 1990 ed., pp.1216-1217.
· "Rankine, William John Macquorn." Encyclopedia Americana. 1996 ed., Vol. 23, p. 253.
· "Rankine, William John Macquorn." New Encyclopedia Britannica. 1997 ed., Vol. 9, p. 939.
· http://www.ce.boun.edu.tr
· http://www.pubs.asce.org
· http://en.wikipedia.org/wiki/Karl_von_Terzaghi
· http://www-groups.dcs.st
· http://www.ngi.no/english/default.asp
· http://www.ejge.com
نویسنده:محسن اسدي
 سلام به وبلاگ مهندسی ژئوتکنیک خوش آمدید. هدف ما ارائه وبلاگي مفید برای افزایش سطح علمی مهندسین عمران می باشد. در این وبلاگ سعی گردیده مقالات علمی معتبر، كتب معتبر و مفيد و تشريح فناوري هاي نو و جديد و مطالب جالب و آموزنده در زمینه های مختلف مهندسی عمران ارائه گردد. امیدوارم این وبلاگ برای شما مفید باشد.
	  سلام به وبلاگ مهندسی ژئوتکنیک خوش آمدید. هدف ما ارائه وبلاگي مفید برای افزایش سطح علمی مهندسین عمران می باشد. در این وبلاگ سعی گردیده مقالات علمی معتبر، كتب معتبر و مفيد و تشريح فناوري هاي نو و جديد و مطالب جالب و آموزنده در زمینه های مختلف مهندسی عمران ارائه گردد. امیدوارم این وبلاگ برای شما مفید باشد.